محل تبلیغات شما

سلام بچه ها ببخشید دیروز داستان نذاشتم،یکم سرم شلوغه چند وقته.

خلاصه این شما و این هم رز سیاه.

من واقعا این داستان رو دوست داشتم.هرچند الان که تهشه اعتراف میکنم ایده اولش از خودم نبود و یجورایی الهام گرفتم از یه داستان خارجی،که الان اسمش یادم نیست.

بهرحال ایده ها و کل کل های سونیک و ایمی هنوز برام باحالن،با اینکه خودم نوشتمش هربار میخونم برام جذابیت داره.

و خوشحالم که یه فصل دو(هرچند خیلی کوتاه )براش نوشتم و الان یه پایان خوب داره.

این قسمت یه جورایی کوتاهه و من ازین بابت عذرخواهی میکنم چون واقعا قسمت آخرش چیز زیادی نداشت و سعی کردم کیفیت رو به کمیت ترجیح بدم و قشنگ بنویسمش.

خودم که دوسش دارم امیدوارم شمام بنظرتون زیادی رمانتیک و مسخره نباشه.

چون من از ته قلبم اینو نوشتم​​​​​​

رز سیاه قسمت آخر(واقعا آخر)

همگروه قسمت بیست و دوم

طوماری از حرف دلای من

یه ,الان ,واقعا ,داستان ,قسمت ,هرچند ,رز سیاه ,ازین بابت ,بابت عذرخواهی ,عذرخواهی میکنم ,من ازین

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

حملات غیر نطامی اسلام